نگاهی به فیلم «آبنبات چوبی»
فیلم جدید فرحبخش معجونی از تاریخ سینمای فیلمفارسی، از چند دختر مثلا فاسد با تلفیق متلک های سیاسی در دهان بدمن فیلم
::
16 مهر 1395
4:31:30 AM ::
فیلم سینمایی "آبنبات چوبی" |
سی نت:
«آبنبات چوبی» که نامش الصاقی است و قرار است سرگرمکننده باشد، مجموعهای از خامدستیهای یک کارگردان است. فیلم معجونی از تاریخ سینمای فیلمفارسی قیصرنما و ادا و اطوارهای بیمعناست. فیلم تازه فرحبخش به هیچ عنوان سرگرمکننده نیست.
تنها 1,260,416,399 تومان فروش برای فیلمی که بازیگر نقش دوم مردش به تنهایی در شش ماه گذشته نزدیک به 18 میلیارد تومان فروش گیشه داشته است. این مقدمهای است برای آخرین ساخته حسین فرحبخش با همکاری یاور همیشگیش، عبدالله علیخانی. با گذشت تقریبی 50 روز از اکران نخستین فیلم، رقم ابتدایی متن، رقمی ناچیز برای فیلمی با حضور رضا عطاران است. آن هم عطاران در نقشی که فارغ از بازی درخور یا فاجعهبار، تخطی از مسیر همیشگی او محسوب میشود. یعنی عطارانی که نه لوده است و نه مشنگ؛ او یک قاتل است.
«آبنبات چوبی» داستان فرهاد (رضا عطاران) است که با وجود داشتن همسر به دخترخاله جوان او، مارال نیز در رابطه است. البته او در قالب شخصیت مسعود و دیگر نامها، با زنان دیگری نیز ارتباط دارد. مارال از وضعیت رابطه خود با فرهاد احساس خوشایندی ندارد. او از خانه فرار میکند و به ویلایی در لواسان پناه میبرد. فرهاد او را یافته و به قتلش میرساند. خانواده مارال با دریافت واقعیت فرهاد را سر به نیست میکنند.
این خلاصه فیلمی است که قرار است المانهای محبوب فرحبخش را داشته باشد؛ یعنی سرگرم کننده باشد و تا حدودی تابوشکن. فرحبخش در تعریف تابو نیز تئوری خود را دارد: «تابو موضوعی است که در جامعه هست؛ ولی کسی از آن حرف نمیزند.» این جملات صحبت مستقیم فرحبخش در برنامه 35 فریدون جیرانی است. در ابتدا باید دید فرحبخش با چنین نگاهی کدامین تابویی را در اثر اخیرش شکسته است؟ آیا قتل زنی که با آن رابطه داشته و از قضا دو ماه از او باردار است، یک تابو است؟ آیا چنین داستانی پیشتر توسط کسی بیان نشده است؟ آیا آقای فرحبخش تمایلی به خواندن صفحات روزنامه دارد؟
شاید تابو در آن پارتیهای فیلم نهفته باشد که در آن برای کشیدن علف و ماریجوانا مجلس را مردانه و زنانه میکنند. شاید آقای فرحبخش چیزی درباره پارتیهای مختلط با چاشنی مواد مخدر نمیداند؛ چرا که نتیجه این تابوشکنی - که تابوشکنی نیست - مضحکهای بیش نیست. شاید تابو بعدی مصرف الکل توسط سحر قریشی باشد - که این هم پیشتر در تلویزیون تابویش شکسته شده است -؛ ولی ساختار آن مصرف الکل هم در پوشش و لفافه مضحک و ساختگی شکل میگیرد.
پس باید نتیجه گرفت که فرحبخش در فیلم اخیرش هیچ تابوشکنی نکرده است و به همان چیزهایی چنگ زده است که پیشتر در کارهای دیگر خودش دنبال کرده است. حتی المانها تکراری است. یک مرد خشن و ثروتمند که به جوانان زور میگویند. رضا عطاران «آبنبات چوبی» همان آتیلا پسیانی «مستانه» است. جالب اینکه هر دو مالک سگهای عظیمالجثه و آماده و مهیا جنایت هستند. در آن سو نیز جوانان زیر بار ظلم، پدر و مادری ناتوان و سنتی دارند که در خانههای قدیمی شهر تهران و با آداب محلههای پایینشهر زندگی میکنند. فرحبخش از «مستانه» تا «آبنبات چوبی» یک قدم هم پیش نرفته است. هنوز همان رابطه خواهر و برادری وجود دارد. حال فرحبخش برای تغییر و تحول دست به دامان چیز دیگری میشود: فرم.
«آبنبات چوبی» اولین فیلم با روایت غیرخطی فرحبخش است که مدعی آن است تنها فیلم غیرخطی داستاندار سینماست!!؟ اثبات این ادعا برای آقای فرحبخش مشکل است؛ چرا که کافی است کتاب تاریخ را گشود و در همان گام اول به «همشهری کین» رسید که در آن هم روایت غیرخطی است و هم داستان قابل تأملی در حال روایت است و البته داستان هم بیش از یک سر و گردن از «آبنبات چوبی» فراتر است. فرم هم در آن فیلم با محتوا و داستان فیلم در توازن است. این همان چیزی است که در فیلم فرحبخش موجود نیست. فرم هیچ کمکی به فیلم نمیکند. فرم فقط نوعی اداست. چیزی در حد آنکه کارگردان مجموعهای از فیلمهای تماشا کرده اخیرش از سینمای هالیوود را فاکتورگیری کند و نتیجه چند نمای درون خودرو شود که گاهی میچرخد و گاهی معکوس میشود.
البته آقای فرحبخش پیشتر درباره استفاده از فرمهایی از این دست گفته بود این حرکات رفتار انتلکتوئال است و در گفتگو با جیرانی و در جواب به این گفتار گامی عقب میکشد و آن را شبهانتلکتوئال میخوانند. حال باید فرحبخش را کدام بدانیم؟ او سینما خود را مردمی میداند و این در حالی است که در جدول فروش 95 میتوان دید مردم بیشتر از فیلمهای «شبهانتلکتوئال» استقبال کردهاند تا فیلم مردمی آقای فرحبخش. دلیل آن هم ساده است. مردم رابطه میان فرم و داستان را درک میکنند و هر نوع عشقبازی با فرم را نمیپسندند. آنان گافهای فیلم را درمییابند و آن را پس میزنند.
فیلم فرحبخش معجونی از چند دختر مثلاً فاسد با تلفیق متلکهای سیاسی در دهان بدمن فیلم و شخصیتهای نامشخص و درآمده از تخممرغ شانسی و البته دیالوگهای بیربط و عشقی است. فیلم فرحبخش، فیلمی است که اگر روایت غیرخطی آن را خطی کنید اختلالی در داستان رخ نمیدهد؛ البته اگر داستان در کار باشد. اگر نماهای خودرو را از آن بردارید خللی در فیلم ایجاد نشود. فیلم فرحبخش مرا سرگرم نمیکند.
فرحبخش در مصاحبه جیرانی گفته بود جز یک فیلم، هیچ یک از آثار سینمایی بیضایی را نمیپسندد و عجیب است که چرا سکانس نهایی فیلم چیزی شبیه سکانس نهایی «سگکشی» است. حتی آن گونه دیالوگگویی شقایق فراهانی هم از بیضایی عاریه گرفته شده است. شاید فیلمبینهای قهار حتی مردن فرهاد در آن آسانسور کذایی و باز و بسته شدن متعدد آن را بتوانند در جای دیگری دنبال کنند. به زعم نگارنده حنای «آبنبات چوبی» رنگی ندارد.
................... احسان زیورعالم
عکس های مرتبط: |
رضا عطاران در نمایی از فیلم سینمایی "آبنبات چوبی"
|
منبع:
تسنیم
3506
-
فائز حسینی
...............................................
اثر مرتبط:
آبنبات چوبی
-
Lollipop
>>
مشاهده اطلاعات کامل
|