رضا آقاربی آتش تقی پور مجید میرزاییان محرم زینال زاده علیرضا اسحاقی
خلاصه داستان:
رحیم از سپاه پاسداران اخراج میشود. مینی بوسی را سرقت میکند و به کردستان میرود و به شاخه ای از حزب دموکرات کردستان ایران به ریاست حسام خان میپیوندد. دموکراتها در تدارک وارد کردن اسلحه و مهمات از عراق هستند. سپاه مرکز از موضوع باخبر میشود و فردی را با نام مستعار ناصر برای کسب اطلاعات بیشتر به محل میفرستد. ناصر شناسایی و کشته میشود. حسام خان رئیس شاخه حزب نیز به دست یک روستایی به قتل میرسد. هویت واقعی رحیم، که برای آوردن مهمات به عراق رفته آشکار میشود. او برای اثبات بی گناهی خود به سپاه مرکز میخواسته به عمل فداکارانه بزند. درگیری با دموکراتها آغاز میشود و نیروهای سپاه جنگ را به سود خود خاتمه میدهند.
.................................................
امتیاز
نویسندگان سی نت (از 4):
ارزشگذاری
نشده
.................................................