New Page 1

سی نت

 

صفحه اول - فیلم ها - نقد و یادداشت - ویدئو - هنرمندان - جدول فروش - نویسنده ها - جدول ارزشگذاری نویسندگان

پرسش و پاسخ   |  درباره ما   |   تماس با ما   |   تبلیغات  |   ماهنامه سینمایی «برش های کوتاه» (جدید)

انتخاب رنگ پس زمینه صفحه:  Back-White Back-Orange Back-Green Back-Brown Back-Blue Back-Gray Back-Blue Back-Yellow

جستجوی      در    

cinetmag.com - Advertise

جدیدترین شماره

ماهنامه سینمایی

«برش های کوتاه»

ویژه چهل نقش ماندگار

تاریخ سینما و تلویزیون ایران

.................................................

>> خرید نسخه الکترونیکی:

«فیدیبو»   |   «جار»

>> آرشیو شماره های گذشته

 

جدیدترین نقدها و یادداشت ها

arrow  روح زمانه / یادداشت مهرزاد دانش به مناسبت سالروز تولد رخشان بنی اعتماد

arrow  آزاده نامداری اولین و آخرین قربانی این ماجرا نیست/ یادداشت نزهت بادی برای درگذشت آزاده نامداری

arrow  تجربه‌ی لذت بخش تلاقی سینما و نقاشی/ یادداشت آرش عنایتی برای فیلم «The round up» ساخته میکلوش یانچو

arrow  بانو لیلی / یادداشت احمد شاهوند برای فیلم «بی همه چیز»

arrow  رمانتیسم کلیشه ای و کهنگی / یادداشت کوتاه احمد شاهوند برای فیلم «رمانتیسم عماد و طوبا»

arrow  نچندان راضی کننده در شروع، امیدوارکننده و کنجکاوی برانگیز در پایان / یادداشت احمد شاهوند برای قسمت اول "قورباغه"

arrow  چه کسی ستاره «خائن کشی» خواهد شد؟ / امیر جدیدی، مهران مدیری، حمید فرخ نژاد یا حامد بهداد؟

arrow  لذت بازی ... / سرمقاله احمد شاهوند برای انتشار پرونده ویژه بهترین فیلم های دهه نود سینمای ایران در ماهنامه سینمایی «برش های کوتاه»

arrow  شکوه یک جدایی / یادداشت سیدرضا صائمی برای فیلم «جدایی نادر از سیمین» به عنوان بهترین فیلم دهه نود سینمای ایران

arrow  پرهيز از رويا پردازی / یادداشت عزیزالله حاجی مشهدی برای فیلم «خانه پدری» به عنوان دومین فیلم برتر دهه نود سینمای ایران

 

پربیننده ترین نقدها و یادداشت ها

  New Page 1 New Page 1

فروش فیلم های روی پرده

:: به تومان ::

799,916,000

1 - شین

>> جدول کامل  -  فروش سال 0

New Page 1 New Page 1

تولیدات جدید

درب

درب ( هادی محقق)

بازیگران: هادی محقق، محمدظاهر اقبالی و روح الله برزگر

ضد

ضد (امیرعباس ربیعی)

بازیگران: مهدی نصرتی، لیلا زارع، لیندا کیانی، نادر سلیمانی، مهشید جوادی، روزبه رئوفی، مجید پتکی، عماد درویشی، شیرین آقاکاشی و جواد خانی

شهرک

شهرک (علی حضرتی)

بازیگران: ساعد سهیلی، کاظم سیاحی، مهتاب ثروتی، همایون ارشادی، رویا جاوید نیا، شاهرخ فروتنیان، مرتضی ضرابی، ساقی حاجی‌پور

۲۸۸۸

۲۸۸۸ (کیوان علیمحمدی، علی‌اکبر حیدری)

بازیگران: حمیدرضا پگاه، شیرین ‌اسماعیلی، مرتضی ‌اسماعیل ‌کاشی، سیاوش مفیدی، ساناز ‌مصباح، رضا داوودوندی، شیوا فلاحی، عادله ‌گرشاسبی، نرگس ‌محمدی، علی اوجی با یاری: حامد کمیلی، هادی ‌حجازی‌فر، امین ‌حیایی، کامبیز ‌دیرباز، سام ‌درخشانی، احمد ‌مهرانفر، کوروش ‌تهامی، سعید ‌چنگیزیان، کامران ‌تفتی، رامین ‌ناصرنصیر، میلاد ‌رحیمی

موقعیت مهدی

موقعیت مهدی (هادی ‌حجازی‌فر)

بازیگران: هادی ‌حجازی‌فر، ژیلا شاهی، وحید ‌آقاپور

شب طلایی

شب طلایی (یوسف حاتمی‌کیا)

بازیگران: محمدحسن ‌معجونی، یکتاناصر، مریم ‌سعادت، بهناز ‌جعفری، مسعود ‌کرامتی، سوگل ‌خلیق، بهناز ‌جعفری، سینا ‌رازانی، علی باقری، امیر محمدی، بابک ‌بهشاد، ناصر ‌هاشمی، بهادر ‌مالکی، زهرا ‌بهروزمنش، شکوفه ‌هاشمیان، علی پاشا، نساء افرنگه، پانته آ کیقبادی، فرسیما میرچی، سارینا یوسفی، علیرضا ساره درودی

هناس

هناس (حسین دارابی)

بازیگران: مریلا ‌زارعی، بهروز ‌شعیبی، وحید ‌رهبانی، سیاوش ‌طهمورث، سولماز ‌غنی، امین ‌میری، علیرضا نایینی، کوثر حیدری

ماهان

ماهان (حمید شاه حاتمی)

بازیگران: همایون ارشادی، رامین ناصرنصیر، امیررضا نظری، نگار جوکار و وحید رحیمیان

برف آخر

برف آخر (امیرحسین عسگری)

بازیگران: امین ‌حیایی، لادن ‌مستوفی، مجید ‌صالحی و نوشین مسعودیان

علفزار

علفزار (کاظم دانشی)

بازیگران: پژمان ‌جمشیدی، سارا ‌بهرامی، ستاره ‌پسیانی، ترلان ‌پروانه، مهدی زمین پرداز، عرفان ‌ناصری، یسنا ‌میرطهماسب، مائده ‌طهماسبی، رویا ‌جاویدنیا، فرخ ‌نعمتی، مهران ‌امام ‌بخش، ستایش ‌رجایی‌نیا، صدف اسپهبدی، متین حیدری نیا، محمد ‌معتضدی، بنیامین نوروزی، آدرینا توشه، حسین ولی‌زاده، علی امیرخلیلی، محمدمهدی احدی، ارشیا، توکلی، سپهر گندمی

>>  مشاهده لیست کامل تولیدات جدید

سی نت  >> اخبار و مطالب  >> مشاهده متن اخبار

نگاهی به فیلم "جرم"

تریبونی برای لوتی های پلاستیکی

:: 27 خرداد 1390  5:22:38 PM  ::

 

سی نت: گلوله رفاقت را نشانه رفته بود، جرم همین بود
فیلم جدید مسعود کیمیایی با تصاویر ماهی هایی که توسط فروشنده سلاخی می شوند آغاز می شود. بعد از آن ما شاهد مزدورانی هستیم که در کسوت حاجی فیروز شخصی را به دلایل سیاسی در قبال دریافت پول ترور می کنند و می گریزند. گریختنی مصنوعی و به شدت هندی. بطوریکه تعقیب کننده ها خود را معطل می کنند تا قاتلین براحتی فرار کنند. لوکیشن ها به سرعت از خیابانی شلوغ و خانه ای اشرافی که ترور جلوی ان صورت گرفته، به کنار راه اهن می رسد. و ما شاهد دویدن قهرمانان کیمیایی در کنار خطوط آهن هستیم. رضا سرچشمه (پولاد کیمیایی) رفیق خود (حامد بهداد) را که نهایتا مچ پایش گلوله می خورد سوار بر وانتی می کند و خودش می ایستد و تسلیم می شود. مثل یک مرد واقعی. تا روانه ی زندان شود. دو سال حبس برای یک ترور؟

رضا سرچشمه روانه ی زندان می شود و داستان فیلم با ورود ملاقات کننده هایی که تا به حال در این دوسال به ملاقتش نیامده بودند آغاز می شود. رضا حرف می زند. رفعت (داریوش ارجمند) که در زندان برای خودش اسم و رسمی بهم زده است و ریش سفید زندان محسوب می شود حرف می زند. ملیحه (شبنم درویش) همسر رضا که به ملاقاتش آمده حرف می زند. فتاح (سیامک انصاری) در کسوت یک مامور ساواک برای جلب رضا به سمت سازمان امنیت، حرف می زند. که رضا به راحتی طوری که انگار آرنولدشوایتزینگر است مامور را به سخره می گیرد و او را ترد می کند. همین که آقایی کرد و تفی هم در صورتش نیانداخت جای بسی خوشحالی دارد. جعفر- نامزد عاطفه خواهر رضا- حرف می زند. تا بفهمیم رضا خیلی مرد است. عاطفه (نیکی کریمی) خواهر رضاسرچشمه حرف می زند. تا بالاخره بعد از چهل دقیقه حرافی که مملو از لوتی گری به سبک و سیاق کیمیایی است، رضا سرچشمه آزاد می شود و دربهای بزرگ زندان پشت سرش بسته می شوند.

بعد از آزادی، رضا سراغ ادم هایی می رود. اولین آدم زنی در یک استبل است. کوکب (لعیا زنگه). زنی کرد از اهالی بوکان که قاچاقچی اسلحه است. زیبا ولی کثیف. در گذشته هایی که نمی دانیم چقدر دور است عاشق سینه چاک رضا سرچشمه بوده. به او اسلحه می دهد. به اصطلاح قوانین خودش را دارد و ما ناچار به شنیدن قوانین او نیز هستیم.
چطوری مرد؟
اول تو بعد خبر.
یادته آقا رضا چند سال پیش چقدر ازت خوشم می اومد؟ من که تو بوکان کسی رو نداشتم. عاشق یکی بودم که شکل تو بود.
کوکب هم چند دقیقه ای حرف می زند. گویا فیلم «جرم» تریبون این آدم هاست برای بیان آنچه که قرار است ما از طریق «ماجرا» به آن پی ببریم.
رضا سرچشمه پیش خیاط می رود و کفش و لباسش را نو می کند. خیاط هم حرف می زند که او هم پسری داشته به نام رضا که به دلیل فعالیت سیاسی کشته شده است. حدودا پنجاه دقیقه از فیلم می گذرد تا نهایتا رضا سرچشمه پاشنه های کفش را بالا می کشد.
به سراغ قاسم خان (مسعود رایگان) می رود که در حال صحبت و معامله با زنی بورژوا به نام فروغ (بهاره رهنما) است.
قاسم خان: به به سلام رضا سرچشمه.
به رضا مقداری پول می دهد و از او می خواهد به سراغش بیاید تا شکار جدید را معرفی کند. رضا پول را می گیرد و به سراغ ملیحه همسرش می رود. که در یک آشغالدانی زندگی می کند.
رضا: اومدم تو رو، پسرم و ببرم.
و ملیحه که عاشق رضا است می گوید از همه طرف پاک است. ساکش را جمع می کند و دست پسرشان را می گیرند و راه می افتند.
رضا: بریم یه روی.
از کنار دیوار که عبور می کنند مشتی معتاد در حال چرت زدن هستند که یک به یک روی زمین می افتند.
حدودا دقیقه ی شصت فیلم هستیم که رضا و ملیحه و پسرش احمد وارد رستوارن مجللی می شوند. و ما باید در این پلان فقر و گرسنگی را در کنار زندگی بورژوازی عیان و اشراف آن زمان درک کنیم.
پسر رضا سرچشمه: من تا به حال رستوران ندیده بودم. بابا کیا اینجا غذا می خورن؟
بعد از رستوران رضا سرچشمه زن و پسرش را به یک هتل لوکس می برد.
رضا: بالاخره هتل آوردمت.
و بعد هم به همسرش می گوید که باید برود. پول ها را کف دست همسرش می گذارد و می رود پی رفیقش. حامد بهداد.

حامد بهداد یک نعش کش کهنه دارد که هم خانه اش است هم کارش هم زنش. از دیالگ ها می فهمیم داخل نعش کش اهل محل نئشه می کنند. به اتفاق هم به سراغ آقا کلم می روند. آقا کلم برای قاسم خان کار می کند. پول و آدرس را به آنها می دهد تا به سراغ ترور بروند. شکار تازه.
که خبر می رسد رفعت در زندان اعدام شده است. برای مراسم ختم رفعت خود را به زندان می رسانند. و رضا سرچشمه باز هم برای مخاطبین حرف می زند.
رضا: رفعت اعدام شد ولی رفیق ما بود.
بعد از مراسم ختم رضا سرچشمه به اتفاق دوستش به سوی جنوب می روند و در یک پلان دوست رضا دستش را در کیسه ی مار یک فالگیر جا می کند تا ثابت کند رفیق است. مار دست حامد بهداد را نیش نمی زند و رفیق جلوی رفیق سربلند از این آزمایش بیرون می آید.
کارگران و کارمندان شرکتی که گویا مربوط به نفت است اعتصاب کرده اند و هیچکس به غیر از مرتضی افچهی (جمشید مشایخی) در آنجا حضور ندارد. مدیر عاملی که باید ترور شود. ولی قبل از اینکه رضا واکنشی انجام بدهد او خودش رو به رضا می گوید، پس تو آمده ای مرا بکشی! خوب بکش! من حاضرم. رضا که گویا غافلگیر می شود دل به حرفهای پیرمرد می سپارد تا نهایتا منصرف شود.
رضا: ماشه رو بی عقل بکشی قاتلی.
تمام مسیر را برمی گردند تا رضا خودش را به جشنی برساند که همه ی دم کلفتها در ان حضور دارند بعد هم جلوی همه با چاقو قاسم خان را در حالی که کت و شلوار سفیدی به تن دارد می کشد. هیچکس قدم پیش نمی گذارد گویا همه خبر دارند که این یک پلان از فیلم کیمیایی است. بعد از اینکه رضا از جشن خارج می شود. دنبالش می کنند و وسط خیابان هفت تیرکشی آغاز می شود تا رضا سرچشمه خیلی بی خودی کشته شود و رو به دوربین زل بزند و چشمهایش در حدقه فیریز شوند.

تمام فیلم به صورت سیاه و سفید فیلم برداری شده تا محرک بصری قویتری برای قبول این باور باشد که زمان زمان قدیم است. و قصه مربوط به دوران قبل از انقلاب 57. اما، لباس ها، آدم ها، آرایش سر و صورت شخصیت هایی که در رفت و آمد هستند داد می زنند، اینها آدم های خیابان های دور و بر خودمان هستند که نقش بازی می کنند. حتی در پس زمینه ی یکی از پلان ها ما شاهد حرکت اتومبیل پژو نیز هستیم.
آیا رفاقت چیزی است که مسعود کیمیایی در الواتی آدم هایش مطرح می کند؟

قهرمان فیلم سیاه و سفید " جرم " رضا است؛ که وی را از زندان می شناسیم آدمی که در همان یک ربع بیست دقیقه اول می بینیم که هم چاقوکش است و هم جلاد و نوکر شخصی به نام قاسم و هم اینکه آقای قهرمان شیره کش و تزریقی است .

در قسمتی می بینیم که مردمی در حال فرار از دست نیروهای امنیتی هستند بر روی روزنامه ها پا می گذارند و مانع روزنامه خوانی قهرمان شیره کش قصه "رضا" می شوند. تعداد فراری ها از انگشتان یک دست تجاوز نمی کند و گویا عمدا جلوی رضا از روی روزنامه ها می دوند.

باید درود فرستاد بر جشواره ی فجر که با این دقت فیلمی را داوری می کند.

یک تصویر پلاستیکی از لات بازی آن هم بدون هیچ دلیلی! در ظاهر لاتها فقط لاتند ولی درونشان دنیای از روشن فکری قلبمه شده است. باید باور کنیم اینها مردان واقعی هستند یا خیر؟ بگذریم گمان نمی کنم کیمیایی در طی این سالها توانسته باشد تفاوت بین پدیدار و واقعیت را درک کرده باشد. وقتی کسی دچار سرماخوردگی می شود عطسه می کند. و عطسه یک نمود از ان واقعیت است. ما باید علائم را بازنمایی کنیم تا واقعیت پنهان در پشت پرده به آشکارگی برسد. نه اینکه مفاهیم را فریاد بزنیم.

اینکه مسعود کیمیایی قصد و منظوری غیر از زمان و مکان موجود در فیلم جرم مد نظرش بوده است توجیح قابل قبولی نیست تا بپذیریم با کاری سیاسی مواجه هستیم.

شخصیت های فیلم جرم همگی پلاستیکی و غیرقابل باور هستند و کنش های انها نتیجه هیچ رابطه ی علی و معلولی خاصی نیست. و کیمیایی باید بپذیرد لاتهایی که او می شناسد و لوتی و رفیق می خواند هیچکدام شباهتی به یک دوست را ندارند. انها فقط تیزی را می شناسند و توحشی که نمی دانیم باید به حساب روشنفکری انها گذاشت یا لمپنیسم.

شاید بتوان گفت تنها نقطه ی مثبت فیلم بازی حامد بهداد بود و بس!

 

منبع: مردم سالاری

7176 -  

...............................................

کلاکت  اثر مرتبط:

جرم - Jorm        >> مشاهده اطلاعات کامل

 

Header

پرونده های ویژه سی نت از دوره های برگزاری جشنواره فیلم فجر

 

::  نقل مطالب و عکس های اختصاصی سی نت بدون ذکر منبع، نام نويسنده و نام عکاس ممنوع است  ::


صفحه اول  |  فیلم ها  |   هنرمندان   |   نقد و یادداشت  |  نويسنده ها   |  ویدئو  |  پرسش و پاسخ   |  درباره ما    تماس با ما  |   جدول فروش   |   تبلیغات


ماهنامه سینمایی «برش های کوتاه» (جدید)

::  سردبیر: احمد شاهوند  ::

 


تقدیر از احمد شاهوند در اولین جشن رسانه های سینمایی  تقدیر شده در چهارمین جشنواره وب به عنوان بهترین سایت فیلم به انتخاب کاربران  تقدیر شده در جشنواره نشریه های اینترنتی

  كليه حقوق اين سايت براي سایت سی نت (cinetmag.com) محفوظ است.

Copyright © 2003 - 2019 Cinetmag.com All rights reserved


طراحی و اجرا: استودیو سی نت