صفحه اول - فیلم ها - نقد و یادداشت - ویدئو - هنرمندان - جدول فروش - نویسنده ها - جدول ارزشگذاری نویسندگان

پرسش و پاسخ   |  درباره ما   |   تماس با ما   |   تبلیغات  |   ماهنامه سینمایی «برش های کوتاه» (جدید)

انتخاب رنگ پس زمینه صفحه: 

پربیننده ترین نقدها و یادداشت ها

سی نت  >> اخبار و مطالب  >> مشاهده متن اخبار

چه کسی ستاره «خائن کشی» خواهد شد؟ / امیر جدیدی، مهران مدیری، حمید فرخ نژاد یا حامد بهداد؟

:: 6 مهر 1399  6:41:18 PM  ::

مهدی تیموری

سی نت: هفته گذشته خبر آمد که «مسعود کیمیایی» برای ساخت فیلم سینمایی «خائن کشی» موفق به کسب پروانه ساخت شده و تنها 24 ساعت بعد، خبر دیگری مبنی بر حضور «علی اوجی» در مقام «تهیه کننده» سی امین فیلم سینمایی این فیلمساز موجِ نوی سینمای ایران بر روی خروجی سایت ها و پایگاه های خبری قرار گرفت که با واکنش های متفاوتی از دو طیف مختلف رو به رو شد.

طیف نخست که با گزاره هایی همچون «ببین کار کیمیایی به کجا رسیده که...»، «آی! چه نشسته اید که کیمیایی از تهیه کننده های گوزن ها و... رسیده به یک کمدین پوچ مغز و عاری از هنر» و این قبیل جملات، به نوعی سعی در تحقیر علی اوجی داشته و یا به هر نحوی نارضایتی خویش از همکاری این فیلمساز کهنه کار و محبوبشان با علی اوجی را نشان دادند، اما طیف دیگر ماجرا مدعی بودند که مقام والا و تاثیر عمیق و بنیادین مسعود کیمیایی به لحاظ هنری در تاریخ سینمای ایران بر کسی پوشیده نیست اما «واقعیت» این است که آثار این فیلمساز در این سال ها (شاید حتی در دو دهه اخیر) هیچ یک موفق به توفیقی خاص و شایسته در گیشه (حتی بازگشت سرمایه) نشده و این ها را اضافه کنید به اختلافاتی که وی با تهیه کنندگان آثار اخیرش خصوصا «منصور لشکری قوچانی» در «قاتل اهلی» (سوای اینکه حق با چه کسی بود) داشته؛ نهایتا همه این ها دست به دست هم داده تا کمتر کسی حاضر باشد در چنین شرایط اقتصادی سنگین و طاقت فرسایی که همه چیز تحت تاثیر تحریم ها، کرونا و سایر مشکلات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است و سینمای ایران نیز با «قهر جدی مخاطب» مواجه شده، این ریسک را به خرج دهد که سرمایه اش را به پای فیلمی بریزد که احتمال بازگشت سرمایه اش پایین باشد؛ آن هم فیلمی احتمالا به دلیل سوژه و درونمایه اش «پرخرج» خواهد بود، پس جای تحقیر اوجی، باید یک دستمریزاد به او گفت که با وجود چنین شرایطی حاضر شده موقعیتی را فراهم کند تا مسعود کیمیایی بار دیگر پشت دوربین یک فیلم سینمایی قرار بگیرد. حال اینکه نظر شخص نگارنده به کدام یک از این دو طیف نزدیکتر است، بماند!

گفتنی است که «خائن کشی» یکی از طرح‌های قدیمی مسعود کیمیایی است که سالیان پیش (پیش از متروپل و...) قرار بود آن را بسازد که تا به امروز به دلایلی چون نبود سرمایه گذار و... خاک خورده است. خود کیمیایی در خصوص این سناریو گفته است:«درباره چند رفیق است که در فضایی گانگستری می‌خواهند سر نخ موضوعی حیاتی را پیدا کنند و با افت و خیزهای زیادی مواجه می‌شوند». در ادامه کمی بپردازیم به ماجرای «مهدی بلیغ» و روایت آقای فیلمساز از «خائن کشی»:


کلاهبرداری که کاخ دادگستری را فروخت!

فیلم تازه «مسعو کیمیایی» روایتگر بخشی از زندگی «مهدی بلیغ» کلا‌هبرداری است که حتی به کاخ دادگستری تهران هم رحم نکرد و آن را به دو تاجر فروخت! به این صورت که در زمان معامله، سرایدار را با تطمیع و پرادخت پول راضی کرده بود اتاق وزیر را برای یک ساعت به او اجاره دهد و مهمان‌هایش را در کاخ بگرداند! او حتی دویست جفت دمپایی با رنگ های مختلف پشت در اتاق ها گذاشت و به مشتری‌ها گفت این اتاق ها را اجاره داده و نمی شود از آن ها بازدید کرد! و در نهایت ۵۰۰ هزار تومان بیعانه گرفت تا ده روز بعد ملک را تحویل بدهد اما دیگر خبری از او نبود که نبود! بلیغ از دل طبقه فقیر جامعه بیرون آمده بود و شاگرد اول مدرسه بود اما به قدری فقیر بودند که مجبور به ترک تحصیل شد اما همین هوش بالا بعدها او را به معروف‌ترین خلافکار تهران بدل کرد. او با تشکیل یک باند سه نفره به همراه «مهدی نظری» و «هوشنگ مجتبایی» دست به کارهای خلاف بسیاری از جمله سرقت از طلافروشی و... زدند که نهایتا پس از دستگیری بلیغ در خلل یکی از این سرقت ها، وی درگیر یک انتقام جویی از آن دو تن شد (که حاصل خیانت مهدی و هوشنگ در بالا کشیدن پول ها و از راه به در کردن همسر بلیغ بود) و زندگی اش تا آخر عمر و پس از انقلاب که حکم اعدامش توسط «صادق خلخالی» صادر شد تحت تاثیر این مسئله بود که همین موضوع، اصلی ترین درونمایه «خائن کشی» کیمیایی را سر و شکل می بخشد. تا اینجا که همه چیز عالی، اندازه و جذاب به نظر می رسد! گویی که انگار همه چیز در خدمت دنیای کیمیایی قرار گرفته تا پس از سال ها فیلم مورد علاقه اش را بسازد! «اما»؛ یک «اما»ی بزرگی در این میان وجود دارد که نامش «فیلمنامه» است. به قدرت کارگردانی مسعود کیمیایی و توانایی اش در میزانسن و دکوپاژهای سینمایی ایمان راسخی داریم اما چشم اسفندیار بنیادین آثار او در این سال ها یعنی «شخصیت پردازی»، «منطق روایی» و «انسجام دراماتیک» که همگی تحت عنوان «فیلمنامه» به حساب می آیند، باعث شده تا کمی دست به عصاتر و با احتیاط خودمان را برای اثر جدید این کارگردان محترم و دوست داشتنی سینمای ایران آماده کنیم که در عین حال یقین داریم که اگر فیلمنامه اثر به خوبی فرموله و دراماتیزه شود، از شخصیت پردازی قابل قبولی بهره مند باشد و کلیت سناریو منطق روایی درستی داشته باشد، از حالا می توان «خائن کشی» را به عنوان یکی از مهم ترین و بهترین فیلم های سینمای مسعود کیمیایی پس از انقلاب به حساب آورد. تاکنون از جزئیات و سایر عوامل این فیلم سینمایی چیزی منتشر نشده اما با توجه به شنیده ها، حدس و گمان و اطلاعات دودوتا چهارتایی خود براساس اطلاعات و واقعیت های موجود، مروری خواهیم داشت بر چند تن از بازیگرانی که احتمال دارد ایفاگر شاه نقش مهم و کم نظیر سینمای ایران «مهدی بلیغ» ملقب به «آرسون لوپن ایرانی» باشند.


چه کسی مهدی بلیغ سینمای ایران خواهد شد؟

:: مهران مدیری / از «ضیافت» تا به امروز! ::

«مهران مدیری» سالیان پیش در اواسط دهه هفتاد گزینه اصلی «مسعود کیمیایی» برای ایفای نقش اول فیلم های «ضیافت» (1374) و «سلطان» (1375) بود که به علت «ممنوعیت تصویری» مهران مدیری در آن سال ها که حاصل حواشی و مصائب «ساعت خوش» (1373) بود این همکاری هرگز میسر نگردید (که بعدها «فریبرز عرب نیا» ایفاگر آن نقش ها شد). پس از آن، «پولاد کیمیایی» در گفت و گویی با یکی از ماهنامه های فرهنگی صراحتا اشاره کرده بود که در ابتدا «مهران مدیری» را برای ایفای نقش «ناصر» در فیلم «جرم» (1389) در نظر داشتند که به علت درگیری های کاری وی (ضبط مجموعه «قهوه تلخ» 1389) باز هم این اتفاق رخ نداد تا «متروپل» (1392) که زمزمه های شنیده شهد حین پیش تولید اثر نامبرده مبنی بر اینکه به علت تسلط مدیری بر «بیلیارد» و «اسنوکر»، او در کنار «حمید فرخ نژاد»، «محمدرضا فروتن» و... از گزینه های جدی کیمیایی برای ایفای نقش در این فیلم به حساب می آید که باز هم این اتفاق رخ نداد. اکنون به نظر می رسد که احتمال این همکاری ممکن است بار دیگر مطرح شود، به خصوص که این بار پای «علی اوجی» در مقام تهیه کننده و احتمالا «اول مارکت» به عنوان سرمایه گذار هم در میان است و مدیری هم این روزها مشغله خاصی ندارد مگر اینکه درگیر ساخت فصل دوم سریال «هیولا» (1398) شود که فعلا در حد حرف بوده و هنوز حتی پیش تولید را هم آغاز نکرده است. ذکر این نکته هم خالی از لطف نیست که حضور فردی مثل مدیری علاوه بر اینکه ترکیب کنجکاوی برانگیزی از این همکاری عجیب و دور از ذهن به حساب می آید، پتانسیل آن را دارد که تا حد زیادی خیال کیمیایی و سرمایه گذاران را از بازگشت سرمایه به جهت فروش بالا در گیشه راحت کند.


:: حامد بهداد / رَدِ قهرمان عاصی با طعم خیانت ::

«حامد بهداد» پیش از این، دوبار جلوی دوربین «مسعود کیمیایی» رفته است. نخست در نقش کوتاه کاراکتر «حبیب» در «محاکمه در خیابان» (1387) و سپس نقش مهم «ناصر» در «جرم» (1389) که با درخشش در این فیلم، موفق به کسب سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر شد. هرچند که این روزها (و این سال ها) ارتباط بهداد و کیمیایی به مثابه همان سال ها چندان صمیمی با رعایت حریم های «استاد-شاگردی» نیست و حتی شنیده های گوشه و کنار، خبر از کدورت میان این دو تن می دهد اما با این حال بر کسی پوشیده نیست که بهداد بازیگر توانمندی است که اتفاقا پتانسیل بالایی برای ایفای نقش قهرمان های مدنظر کیمیایی را دارد. به خصوص که در درونمایه این فیلم رَدی از قهرمان عاصی با طعم «خیانت» وجود دارد (چیزی که شمایل دیگرش را در جرم با این فیلمساز تجربه کرده بود). شاید اگر مسعود کیمیایی صرفا اشاره کند -«استاد دیروز» و «کیمیایی امروز» (در لحن دوگانه بهداد طی این سال ها)-، باز هم به مانند آن سال ها در جُرم به قول خودش با افتخار و «با کَله برود»!


:: حمید فرخ نژاد / به مثابه معجزه برای بازیگر از دست رفته! ::

«حمید فرخ نژاد» را چگونه تعریف می کنید؟ شاید «بازیگر از دست رفته» بهترین توصیف بر احوال مسیر حرفه ای و شغلی اش در این سال ها باشد. بازیگری که به «انتخاب های جسورانه» و «استاندارد» و البته اجراهای درجه یک در مقام یک بازیگر منحصربفرد شهرت داشت اما به یکباره و پس از ایفای نقش در فیلم بد و کذایی «گشت ارشاد» (1390، سعید سهیلی) با سرعت بسیار بالایی به مغاک سقوط و ابتذال کشیده شد. تا جایی که بهترین نقش هایش در این سال ها آثار ضعیفی همچون «سامورایی در برلین»، «دختر شیطان»، «تگزاس»، «لاتاری»، «مردن به وقت شهریور» و یا کاراکتر «فرشته مرگ» در فیلم نسبتا متوسط «سمفونی نهم» (1397، محمدرضا هنرمند) به حساب می آیند! پیش از این، فرخ نژاد یکی از گزینه های اصلی کیمیایی برای ایفای نقش در متروپل در همان سال ها به حساب می آمد که به هر جهت این همکاری میسر نگردید و اما اکنون این گزینه هم یک احتمال است. کیمیایی شهره است که از «چوب خشک» هم بازی می گیرد و اگر این اتفاق رخ دهد، می تواند آغاز فصل جدیدی برای کارنامه حرفه ای فرخ نژاد باشد که روح از دست رفته «هنر ذاتی اش» در این سال ها را احیا کرده و به مثابه معجزه ای برای این بازیگر از دست رفته باشد. از حق هم نگذریم تصور پالتو، کلاه شاپو و خیابان های بارانی «طهران» و سکانس های تاریک بر تن حمید فرخ نژاد زار نمی زند.


:: امیر جدیدی / قهرمان جنوب شهری جهان فیلمساز ::

«امیر جدیدی» و کاراکتر «سیاوش مطلق» در «قاتل اهلی» (1395) را به جرات می توان شبیه ترین شمایل به درونیات و دنیای موردعلاقه مسعود کیمیایی در آثار چندین سال اخیر او دانست. قهرمان جنوب شهری و عاصی که همه چیزش را فدای «رفاقت» و «نون و نمک» می کند و اگرچه در نهایت آن فیلم، فیلم خوب و مطلوبی در کارنامه فیلمساز به حساب نمی آید اما بازی امیر جدیدی از معدود نکات مثبت و روشن اش بود که در همان برهه این گزاره را در میان مخاطبان و منتقدان مطرح کرد که «بالاخره کیمیایی قهرمان اصیل از جنس دنیای خویش را پیدا کرده است». پوشیده نیست که ایفاگران نقش اصلی فیلم هایی کیمیایی را همواره «ستارگان مهم» و «چهره» بر عهده داشته اند (اگر «سعید آقاخانی» را ستاره ندانیم باید بگوییم منهای «خون شد» 1398) و جدیدی در حالی به خوبی از این خصیصه بهره مند است که در عین حال به لحاظ شمایل (میمیک، فیزیک و...) همپوشانی بسیاری با جهان موردنظر کیمیایی دارد و با توجه به چهره اصطلاحا گریم خورش می تواند تا حد زیادی تداعی کننده چهره «مهدی بلیغ» بر روی پرده هم باشد. نهایتا اینکه همه چیز ارتباط مستقیمی دارد به خواسته مسعود کیمیایی در مقام «صاحب معنوی» اثر. فقط باید صبر کرد و دید...

پرونده های ویژه سی نت از دوره های برگزاری جشنواره فیلم فجر

::  نقل مطالب و عکس های اختصاصی سی نت بدون ذکر منبع، نام نويسنده و نام عکاس ممنوع است  ::

صفحه اول  |  فیلم ها  |   هنرمندان   |   نقد و یادداشت  |  نويسنده ها   |  ویدئو  |  پرسش و پاسخ   |  درباره ما  |   تماس با ما  |   جدول فروش   |   تبلیغات

ماهنامه سینمایی «برش های کوتاه» (جدید)

::  سردبیر: احمد شاهوند  ::