نام هایی که چیزی برای عرضه نداشتند! / یادداشت نیما بهدادی مهر برای جشنواره سی و دوم فیلم فجر
::
3 اسفند 1392
1:08:07 AM ::
پوستر اصلی سی و دومین جشنواره فیلم فجر |
سی نت:
حضور نام های بزرگ اگرچه نوید دهنده جشنواره ای پرشور بود اما فضای کلی آثار آنی نبود که انتظار داشتم. در این جشنواره تنها چند نمونه از آثار را می توان نام برد که درخلق جهان ذهنی فیلمساز به توفیق رسیدند و البته چند دستاورد فنی و اجرایی خوب که نشان می دهد هنوز در این سینما بارقه امیدی برای رشد وجود دارد. کارگردانی درخشان ابراهیم حاتمی کیا در فیلم «چ» ، اجرای استثنایی کیانوش عیاری در فصل کشتن ملوک در فیلم «خانه پدری»، فیلمنامه حرفه ای «خط ویژه»، بازی استادانه مریلا زارعی در «شیار143»،استادی اکبرعبدی در نمایش دلپذیر از زن پوش های فیلم «خواب زد هها»، فضای انسانی «مهمان داریم»، تلاش قابل تقدیر امیرجدیدی در فیلم «پایان خدمت» و حضور قابل تامل پرویز پرستویی در2 نقش متفاوت درفیلم های «امروز» و «مهمان داریم» نمونه هایی قابل مثال از ظرفیت های جشنواره امسال است. در ادامه به صورتی کوتاه 10 روز جشنواره را مرور می کنم.
روز اول- 12 بهمن
ساعت 9:30 صبح - برج میلاد وارد برج می شوم و دلهره اتفاقات سال پیش و شلوغی سالن را دارم. افتتاحیه جشنواره، فیلم زندگی مشترک آقای محمودی و بانو است اما سالن هم در ردیف های جلویی و هم در قسمت بالکن خالی است. سکوت سالن در کنار روایت روان فیلم نوید دهنده جشنواره ای خاطره انگیز است. طنز ریز فیلم در برخی موقعیت ها حالمان را خوب کرد و منتظر فیلم بعدی بودیم.
ساعت 13- سالن mz ( پذیرایی) بخشی که هرسال به بازارفیلم اختصاص داشت، به سالن پذیرایی تبدیل شده است و میز و صندلی به تعداد کافی موجود است. با خیال راحت ناهار را می خورم و به سمت سالن نمایش فیلم می روم.
ساعت 14- واقعا عاشق ها ایستاده می میرند؟ ساعت 14 نمایش فیلم عاشق ها ایستاده می میرند که یک فیلم اول است آغاز می شود. فیلم تلاش دارد تا از شخصیت هیوا یک شمایل قهرمانانه ارائه کند اما روند روایت فیلم به گونه ای است که مخاطب دوست دارد هرچه زودتر فیلم تمام شود و از سالن بیرون بزند. سرانجام فیلم تمام می شود و نفس راحتی می کشم.
ساعت 19- بیگانه ها در برج میلاد مشتاقانه وارد سالن می شوم تا کار بهرام توکلی را ببینم. اقتباس مجدد وی از تنسی ویلیامز و این بار قصه معروف اتوبوسی به نام هوس از دلایل این اشتیاقم هست. فیلم آغاز می شود اما آنچه انتظاردارم نیست. هرگونه که امکانش هست تا آخر فیلم دوام می آورم و با سردرد و بی حوصلگی از سالن خارج می شوم. سردرد ناشی از تماشای فیلم توکلی کار خودش را کرد و باعث شد نتوانم غذا بخورم. بی میلی و بی حوصلگی ام نگران کننده بود و می ترسیدم روی تماشای فیلم سیدی تاثیر بگذارد. آبی به دست و رویم زدم و قدری در حیاط برج میلاد راه رفتم. این راه رفتن معجزه کرد و فیلم سیدی را با حالی خوب تا آخر دیدم.
روز دوم - 13 بهمن
ساعت 11- روایت های پراکنده شب قبل ساعت یک بامداد به کرج رسیدم و همین نکته باعث شد تا به نمایش فیلم قصه ها نرسم. ساعت 11 به برج میلاد وارد شدم و با دوستان درباره فضای کلی فیلم های روز اول صحبت می کردم.
ساعت 16- سینما جای دیگری است فیلم قبلی منوچهرهادی( یکی می خواد باهات حرف بزنه) نظرم را جلب کرده بود و برای همین با اشتیاق به تماشای اثر جدیدش نشستم. فضای تلخ فیلم زندگی جای دیگری است اگرچه برایم آزارنده بود اما از کنترل هوشمندانه حامد بهداد از سوی کارگردان نمی توان به راحتی گذشت. نتیجه این کنترل، ثبت بازی متفاوتی از حامد بهداد بود. یکتا ناصر هم بازی خوبی از خود نشان داد.
ساعت 21:30 - اتهام تقلید از سبک فرهادی ملبورن فیلمی بود که از امیدهای بخش نگاه نو جشنواره به شمار می آمد و از کارگردانی حساب شده نیما جاویدی بهره می برد. فضای ساخت و پرداختی فیلم به سبک اصغرفرهادی پهلو می زد و البته ازهمین شباهت نیزتا حدودی ضربه خورد چرا که گویی تماشاگران از کارگردان، درباره الی 2 را درخواست داشتند که جفا درحق یک کارگردان فیلم اولی آینده دار است.
روز سوم- 14 بهمن
ساعت 10- بازگشت پرقدرت ابراهیم به میزانسن جنگی برف سنگین نمایش فیلم را کمی به تاخیرانداخت اما این تاخیرهم باعث نشد تا کارگردانی درخشان چ ازدیدم پنهان بماند. فصل درخشان سقوط هلیکوپتر به اغلب آثارجشنواره امسال می ارزید.
ساعت 14- توهمات ناشی از مصرف لامپ صد سعید آقاخانی یک فضای شخصی- توهمی ناب را برای محسن تنابنده تدارک دیده بود و این بازیگرنیزبا هنرنمایی کامل جهان ذهنی فیلمسازنسبت به نقش اول کار را اجرا کرد. البته فیلم در برخی دقایق در حد یک تله فیلم نزول می کرد همچون صحنه توهم تنابنده در تاکسی.
ساعت 16- حرکت سینمای ایران در خط ویژه بهترین فیلم جشنواره تا روز سوم را شاهد بودیم. همه چیز سرجایش بود. کارگردان به خوبی ظرفیت های فیلمنامه اثر را درک کرده بود و ریتم تند اثر در کنار بازی های خوب و موقعیت های کمدی به جا، تجربه ای لذت بخش را پس از 3 روز به برج نشینان هدیه داد.
ساعت 21:30 - پایان بندی شریف فیلم به جای سوءاستفاده از موقعیت داستانی گویا ضعف تبلیغات مجالی برای شناخت فیلم پایان خدمت به اهالی رسانه باقی نگذاشته بود. البته بازخوردهای پس ازنمایش فیلم نسبتا مطلوب بود. کارگردانی، فیلمبرداری، سوژه و بازی امیرجدیدی نکات مثبتی بودند که دراغلب نظرات مطرح می شدند. فیلم با سکانس تصادف که تسلط قابل تحسین کارگردان را به رخ می کشید شروع خوبی دارد.
روز چهارم- 15 بهمن
ساعت 11 - باوجود کسالتی که داشتم به برج آمدم اما اوضاعم آنچنان برای تماشای فیلم ها مناسب نبود. این کسالت و بی حوصلگی ازیکسو ونمایش فیلم هایی که مورد علاقه ام نبود از سوی دیگر سبب شد تا این بار در میانه روز از برج خارج شوم و به سمت خانه بروم. روز پنجم- 16 بهمن
ساعت 10- سینمای ایران به رستاخیز رسید فیلمی که مدت ها منتظرتماشایش بودم به نمایش درآمد اما مسیر روایت آنگونه که درانتظارم بود پیش نرفت. جنس قهرمان سازی فیلم چندان مطلوب نبود و صحنه شهادت حضرت عباس(ع) مانند یک روضه تصویری کم رمق بود.
ساعت 16- احترام تمام قد به بازی ستودنی مریلا زارعی مریلا زارعی سرانجام ظرفیت واقعی بازیگریش را در شیار 143 نشان داد. درخشش خیره کننده اش در این نقش سخت علاوه برآنکه اشک های مرا جاری ساخت سبب شد تا تمام قد به افتخار او بایستم.
روز ششم- 17 بهمن
ساعت 10- میهمانی عسگرپور برای اهالی رسانه روایت انسانی عسگرپورازخانواده ایثارگران با بازی خوب بهروزشعیبی و پرویزپرستویی همراه شد. پایان فیلم بسیارقابل تامل وحساب شده بود.
ساعت 21:30 - عشق مکعبی و نگاه بنگاهی به سینما دلیل تحویل گرفتن فیلم چند متر مکعب عشق را متوجه نمی شوم. فیلم ملودرامی دهه هفتادی است( تازه دراینجا سویه های خطرناکی از تفاخرقومیتی از عشق یک پسر ایرانی به دختر افغانی قابل درک است) که به سینما نگاهی بنگاهی دارد و با آن پایان بندی زهرآگین و بدون منطقش، ذهن مخاطب را هدف گرفت تا با تبلیغات شفاهی بتواند گیشه ای خوب داشته باشد اما آقای کارگردان آیا در سینما فقط جنبه های مالی مهم است که حاضرشدید بنای روایتتان را با مدفون کردن یک عشق شرافتمندانه در یک قفس مکعبی و نشانه رفتن ذهن مخاطبان و شلیک به احساس تماشاگران معاوضه کنید؟
ساعت 23:30 - لطفا فیلم نساز جناب مدعی فیلم پرحاشیه معراجی ها سرانجام به برج میلاد رسید و با 90 دقیقه تاخیر پخش شد. نماهای فلو، بی ربطی رویدادهای داستانی، پرداخت سطحی نسبت به مفهوم غیرت و ایثار رزمندگان و نگاه بدون عمق به عملیات کربلای 5 سبب شد تا این تجربه ده نمکی به یک اثر آشفته بدل شود. اثری که رسوایی درمقابل آن یک شاهکاراست.
روز هفتم- 18 بهمن
ساعت 16- تماشای امروز به عشق پرویز پرستویی پرویز پرستویی بازیگر محبوب من است و دلم برای دیدنش روی پرده تنگ شده بود. بازی درسکوت تحسین برانگیز پرستویی نکته مثبت این فیلم خسته کننده و در عین حال دارای دغدغه بود.
ساعت 19- فرش قرمز عطاران برای سینمای ایران رد کارپت ازهمان تیتراژابتدایی خوش فکرانه اش میخ خود را کوبید اما نداشتن فیلمنامه و محبوس شدن فیلم درحصارایده جذابش سبب شد تا دومین اثرسینمایی عطاران تنها به عنوان تجربه ای متوسط با چند شوخی تصویری بامزه در یادها بماند.
روز هشتم- 19 بهمن
ساعت 16- شلیک کلاشینکف به سینمای بدنه ایران پس از گشت ارشاد انتظار این بود که سهیلی بتواند اثری گزنده تر را با ساختاری سینمایی تر عرضه کند اما کلاشینکف یک زنجیره ناهمگون از سوژه های ملتهب است و نوعی تقلب تکراری کارگردان از روی دست خودش است. اینجا هم جریان تجاوز به عنف به یک دختر جوان یکی از خرده روایت هاست که درهنگام وصل به پیکره اصلی کاربه فراموشی سپرده می شود. شاید زبان کمدی و محور قرار دادن بیشتر بازی عطاران می توانست فیلم را نجات دهد.
ساعت 19- شاهکارعیاری در نمایش سیاهی تعصب خانه پدری درخشان است و درعین حال گزنده. فصل تکان دهنده کشتن ملوک را دارد که از استثنایی ترین تلاش های سینمای ایران درنزدیک شدن به زیرگونه دلهره مرض گونه است. تلاشی قابل ستایش به لحاظ سینمایی است والبته قابل نقد به لحاظ تاثیرمخرب ونابودگرانه ای که برذهن مخاطب می گذارد. خانه پدری ازبهترین های تاریخ ملودرام درسینمای پس ازانقلاب است.
روز نهم- 20 بهمن
ساعت 10- فخیم زاده و دیگرهیچ هنوزهم ازاین توجه سوال برانگیز داوران جشنواره به یک کمدی متوسط( درخوش بینانه ترین حالت) متحیرم. آذر، شهدخت، پرویز و دیگران تنها یک فخیم زاده سرحال دارد و اهدای سیمرغ فیلمنامه به آن از شرم آورترین اتفاقات داوری تاریخ جشنواره به شمار می آید.
ساعت 16- خواب زده ها در برج میلاد به محض حضوراکبرعبدی درقامت مادرفرهاد اصلانی سالن ازخنده منفجرشد. همان موقع بود که با خود واگویه کردم اکبرعبدی بی نظیرترین بازیگر سینمای ایران در اجرای تیپ است. اما هنر آقای بازیگر ادامه داشت. به راستی کدام بازیگر می توانست راکورد اجرای همزمان 2 تیپ زن پوش را به این زیبایی حفظ کند؟
روز دهم- 21 بهمن
ساعت 10- از جابجایی طبقه حساس اصلا عصبانی نیستم روی صندلی های برج نشستم و منتظرتماشای هنرنمایی عطاران درفیلم جدید کمال تبریزی هستم که شاهین امین روی سن می آید وخبرازنمایش فیلم عصبانی نیستم می دهد. با شروع فیلم ازهنرکارگردان درثبت یک عاشقانه اعتراضی درسینمای بی حال این روزها غافلگیر شدم. درمیشیان با معرفی نوید محمدزاده غافلگیری بزرگ جشنواره را رقم زد.
ساعت 16- دست گذاشتن کمال تبریزی روی طبقه حساس فیلم طبقه حساس دارای میان پرده های نوآورانه، تیتراژهنرمندانه ویک عطاران سرحال است که تا حدودی خنده را برلبانم نشاند و با وجود سایه سیاهی و تلخی بر بیشتر فیلم های این دوره با خنده ازبرج میلاد خارج شدم.
منبع:
سی نت
10577
-
احمد شاهوند
................................................
دیگر اخبار مربوط به
سی و دومین جشنواره فیلم فجر
(361
خبر):
361 -
گاف عجیب و غریب هیات داوران جشنواره فیلم فجر در اعلام نام یک کاندیدا!/ نعیمه نظام دوست به جای شهین تسلیمی کاندیدا شد!
360 -
بخش تجلی اراده ملی فیلم فجر برگزیدگانش را شناخت/ 7 جایزه برای «شیار 143»
359 -
چرا «رستاخیز» در جشنوارهی فجر شهرستانها به نمایش درنیامد؟
358 -
نام هایی که چیزی برای عرضه نداشتند! / یادداشت نیما بهدادی مهر برای جشنواره سی و دوم فیلم فجر
357 -
ریز انتخاب نویسندگان و منتقدان سی نت برای بهترین های جشنواره سی و دوم فیلم فجر
356 -
"خانه پدری"، کیانوش عیاری، نوید محمدزاده، مریلا زارعی و ... / بهترین های جشنواره سی و دوم فیلم فجر به انتخاب نویسندگان و منتقدان سی نت معرفی شدند + لیست بهترین ها به انتخاب کاربران سایت
355 -
حاتمیکیا: در این ایام به شدت به مباحث فیلم «چ» احتیاج داریم
354 -
تجربه ی لذت ناب سینما / یادداشت خواندنی کاربر سی نت برای "ماهی و گربه"
353 -
رقابت نزدیک سه فیلم / اعلام کاندیداهای بهترین های جشنواره سی و دوم به انتخاب نویسندگان و منتقدان سی نت / کاربران هم بهترین های جشنواره را انتخاب کنند
352 -
این فیلم ها رو به کی نشون می دین؟ / یادداشت محمد هاشمی برای چند فیلم جشنواره فجر
>>
همه اخبار سی و دومین جشنواره فیلم فجر
|